سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلق، نانخور خدایند . لذا محبوب ترینِ خلق نزد خدا، کسی است که به نانخوران خدا سودی رساند وخانواده ای را شادمان کند . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
از هردری سخنی - غدیر خم - جشن غدیر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» در ولادت مولود کعبه - مولی امیالمومنین علی (علیه السلام))

 

مژده مژده شد روشن، ُ چشم اهل دین به به          گشته جشن میلاد میر مومنین به به

بیت حق چراغان شد ، عرش نور باران شد               از پرتورخسار فرمانده ی دین به به

ای شیعه نما شادی ، آمد از خدا هادی                    رهنمای دنیا و روز واپسین به به

چشم مصطفی روشن ، عالم همه شد گلشن                  زآفریدگار اورا آمد آفرین به به

فوج ملک از بالا، ذکر یا علی گویا                            دسته گل بر افشانندبر روی زمین به به

بر قدوم آن سرور، ریز شد گل احمر                         لا حول ولا بر آن فرخنده جبین به به

رمز هل اتی آمد ، حجت خدا آمد                           بر خاتم پیغمبر آمده نگین به به

گل نما نثار امشب ، بر قدوم یار امشب                     خانه زاد حق آمد بر یاری دین به به

نقل ها بر افشانید ، مدح ومنقبت خوانید                  دست حق عیان آمد ، خوش ز آستین به به

قلب (کربلایی) شاد ، زاین جشن وازاین میلاد          از لحد کند فریاد ، تاروز پسین به به --

--نقل ازصص 61-62 شکوفه های غم -جلد اول-نادعلی کربلایی -انتشارات خزر -تهران ----

---(سرود در ولادت علی ابن ابیطالب  علیه السلام ) از حاج غلامرضا آذر خراسانی----

مژده زمیلاد ولی خدا      شاه ولایت علی مرتضی       مژده زمیلاد ولی خدا  شاه ولایت علی مرتضی مژده زمیلاد شه ملک دین               حجت حق مظهر جان آفرین        مفخر ایجاد وولی مبین

شیر خدا وارث خیرالوری      شاه ولایت علی مرتضی-----مژده زمیلاد شه انس وجان

نور خدا سرور کون ومکان              شاه هدی آیت امن وامان          اصل ولا قاسم ناروجنان

حبل متین لنگرارض وسما          شاه ولایت علی مرتضی ----

مژده زمیلاد شه بوالحسن            مظهر الطاف حی ذوالمنن         وارث علم نبی موتمن

محور دین شاه زمین وزمن             فارس صفدر شه خیبر گشا      شاه ولایت علی مرتضی---

مژده که عالم همه گلزار شد        دشت ودمن تحتهاالانهار شد       کون ومکان مطلع انوار شد

جلوه کنان والد اطهار شد        شد متولد شه ملک ولا         شاه ولایت علی مرتضی---

مژده ی رحمت به همه شیعیان        خاصه بر احباب وهمه دوستان      گشت عیان جامع سر نهان

ماه رخ مرتضوی شد عیان          گشت عیان همسر خیرالنسا        شاه ولایت علی مرتضی---

--نقل از جلد اول دیوان آذر خراسانی -ص 31 -چاپ سوم -1348 شمسی -انتشارات طوس مشهد ---



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد حسن اسایش ( دوشنبه 96/1/21 :: ساعت 4:0 عصر )
»» ----------- هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و خروج آن

-----------
هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مکه معظمه نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می آید و بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند.
بار اول در سال هشتم پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادی که با مشرکین بسته بودند فوراً بازگشتند.
بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد این شهر شدند، و پس از پایان برنامه ها و برچیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مکه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدینه بازگشتند.
سومین و آخرین بار بعد از هجرت که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم وارد مکه شدند در سال دهم هجری بعنوان حجه الوداع بود که حضرت برای اولین بار به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند.
در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله خلافت و ولایت و جانشینی بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم.

 

آغاز سفر حج
پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن بسوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آنکه حضرت اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد.
جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، بطوریکه لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند.
حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجه وارد مکه شدند.
امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری خمس و زکات و جزیه رفته بودند به همراه عده ای در حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن برای ایام حج به مکه رسیدند.
با رسیدن ایام حج در روز نهم ذی الحجه حضرت به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند.

خطابه اول در منی
در عرفات دستور الهی نازل شد که علم و ودایع انبیاء علیهم السلام را به علی بن ابی طالب علیه السلام منتقل کند و او را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کند.
در منی پیامبر صلی اله علیه و اله و سلم اولین خطابه خود را ایراد فرمودند که در واقع یک زمینه سازی برای خطبه غدیر بود. در این خطبه ابتدا اشاره به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبروی مردم نمودند، و سپس خونهای بناحق ریخته شده و اموال بناحق گرفته شده در جاهلیت را رسماً مورد عفو قرار دادند تا کینه توزیها از میان برداشته شود و جوّ اجتماع برای تامین امنیت آماده شود. سپس مردم را برحذر داشتند که مبادا بعد از او اختلاف کنند و بر روی یکدیگر شمشیر بکشند.
در اینجا تصریح فرمودند که:
اگر من نباشم علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد.
سپس حدیث ثقلین بر لسان مبارک حضرت جاری شد و فرمودند:
من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم که اگر به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم.
اشاره ای هم داشتند به اینکه عده ای از همین اصحاب من روز قیامت به جهنم برده می شوند.
نکته جالب توجه اینکه در این خطابه، امیرالمومنین علیه السلام سخنان حضرت را برای مردم تکرار می کردند تا آنان که دورتر بودند بشنوند.

خطابه دوم در مسجد خیف در منی
در روز سوم از توقف در منی، بار دیگر حضرت فرمان دادند تا مردم در مسجد خیف اجتماع کنند. در آنجا نیز خطابه ای ایراد فرمودند که ضمن آن صریحاً از مردم خواستند که گفته های ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غائبان برسانند. 
در این خطبه به اخلاص عمل و دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردند. بعد از آن بار دیگر متعرض مسئله خلافت شدند و حدیث ثقلین بر لسان حضرت جاری شد، و بار دیگر برای غدیر زمینه را آماده کردند.
در این مقطع، منافقین کاملاً احساس خطر کردند و قضیه را جدی گرفتند و برنامه های خود را آغاز کردند و پیمان نامه نوشتند و هم قسم شدند.

لقب امیرالمؤمنین
در مکه جبرئیل، لقب امیرالمؤمنین را به عنوان اختصاص آن به علی بن ابی طالب علیه السلام از جانب الهی آورد، اگر چه این لقب قبلاً نیز برای آن حضرت تعیین شده بود.
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم دستور دادند تا یک یک اصحابش نزد علی علیه السلام بروند و به عنوان امیرالمؤمنین بر او سلام کنند و السلام علیک یا امیرالمؤمنین بگویند، و بدینوسیله در زمان حیات خود، از آنان اقرار بر امیر بودن علی علیه السلام گرفت.
در اینجا ابوبکر و عمر به عنوان اعتراض به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم گفتند: آیا این حقی از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شده فرمودند: حقی از طرف خدا و رسولش است، خداوند این دستور را به من داده است.

اعلان رسمی برای حضور در غدیر
با اینکه انتظار می رفت پیامبر خدا در اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادی خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند، و همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در غدیر خم حاضر باشند.
غدیر کمی قبل از جحفه که محل افتراق اهل مدینه و اهل مصر و اهل عراق و اهل نجد بود به امر خاص الهی انتخاب شد. در این مکان، آبگیر و درختان کهنسالی وجود داشت. هم اکنون نیز، غدیر محل شناخته شده ای در دویست و بیست کیلومتری مکه و به فاصله دو میل قبل از جحفه به طرف مکه قرار دارد، و مسجد غدیر و محل نصب امیرالمؤمنین علیه السلام محل عبادت و زیارت زائران است.
برای مردم بسیار جالب توجه بود که پیامبرشان - بعد از ده سال دوری از مکه – بدون آنکه مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارشان بیایند و مسایل خود را مطرح کنند، بعد از اتمام مراسم حج فوراً از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در غدیر امر نمودند.
صبح آن روز که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم از مکه حرکت کردند، سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر (و به قولی صد و چهل هزار، و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمین زده می شدند به همراه حضرت حرکت کردند. حتی عده ای حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن که مسیرشان به سمت شمال نبود همراه حضرت تا غدیر آمدند.

اجتماع خطابه و جزئیات خطبه
همینکه به منطقه کراع الغمیم - که غدیرخم در آن واقع شده – رسیدند، حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر دادند و فرمودند:
أَیُّهَا النَّاسُ أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ أَنَا رَسُولُ اللَّه ؛ ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم.
و این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است.
سپس فرمان دادند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنانکه پیش رفته اند بازگردند و آنانکه پشت سر هستند توقف کنند» تا آهسته آهسته همه جمعیت در محل از پیش تعیین شده جمع گردند. و نیز دستور دادند: کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن موضع خالی بماند.
پس از این دستور همه مرکبها متوقف شدند، و کسانی که پیشتر رفته بودند بازگشتند و همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند و هر یک برای خود جایی پیدا کردند، و کم کم آرام گرفتند.
شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سرانداخته و گوشه ای از آن را زیرپای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند.
از سوی دیگر، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم سلمان و ابوذر و مقداد را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل درختان کهنسال بروند و آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و سنگهای ناهموار را جمع کردند و زیر درختان را جارو کردند و آب پاشیدند. در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها پارچه ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزه ای که حضرت در نظر داشتند کاملاً مساعد شود.
سپس در زیر سایبان، سنگها را روی هم چیدند و از رواندازهای شتران و سایر مرکبها هم کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه ای انداختند، و آنرا طوری بر پا کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد و همه او را ببینند.
البته ربیعه بن امیه بن خلف کلام حضرت را برای مردم تکرار می کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند.

پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السّلام بر فراز منبر 
انتظار مردم به پایان رسید. ابتدا منادی حضرت ندای نماز جماعت داد، و سپس نماز ظهر را به جماعت خواندند.
بعد از آن مردم ناظر بودند که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بر فراز آن منبر ایستادند و امیرالمؤمنین علیه السلام را فراخواندند و به ایشان دستور دادند بالای منبر بیایند و در سمت راستشان بایستند. قبل از شروع خطبه، امیرالمومنین علیه السلام یک پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت ایستاده بودند.
سپس آن حضرت نگاهی به راست و چپ جمعت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملاً جمع شوند. پس از آماده شدن مردم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند.

دو اقدام عملی بر فراز منبر
در اثناء خطبه، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دو اقدام عملی بر فراز منبر انجام دادند که بسیار جالب توجه بود:

1- علی بن ابی طالب علیه السلام بر فراز دست پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، برای آنکه تا آخر روزگار راه هرگونه شک و شبهه بسته باشد و هر تلاشی در این راه در نطفه خنثی شود، ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند، و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند. بدین ترتیب که ابتدا فرمودند: 
باطن قرآن و تفسیر آنرا برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که من دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته او را بالا می برم. 
بعد از آن، حضرت گفته خود را عملی کردند، و بازوی علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفتند. در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام دست خود را به سمت صورت حضرت باز کردند تا آنکه دستهای هر دویشان به سوی آسمان قرار گرفت. سپس پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم امیرالمومنین علیه السلام را از جا بلند کردند تا حدی که پاهای آن حضرت محاذی زانوهای پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل آن دو را دیدند، که تا آن روز دیده نشده بود. در این حال فرمودند:
هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست.

2- بیعت با قلبها و زبانها
اقدام دیگر حضرت آن بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد آن جمعیت انبوه، ار طرفی غیر ممکن بود و از سوی دیگر امکان داشت افراد به بهانه های مختلف از بیعت شانه خالی کنند و حضور نیابند، و در نتیجه نتوان التزام عملی و گواهی قانونی از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: ای مردم، چون با یک کف دست و با این وقت کم و با این سیل جمعیت، امکان بیعت برای همه وجود ندارد، پس شما همگی این سخنی را که من می گویم تکرار کنید و بگویید:
ما فرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندی اطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت می کنیم ... عهد و پیمان در این باره برای ایشان از ما، از قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستمان گرفته شد. هر کس به دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است.
پیداست که حضرت، عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند، بلکه همه به آنچه حضرت از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بیعت نمایند.
وقتی کلام پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پایان یافت همه مردم سخن او را تکرار کردند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد.

بیعت مردان
پس از پایان خطبه، مردم به سوی پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما و آلهما هجوم آورند، و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند، و هم به پیامبر و هم به امیرالمؤمنین علیهما السلام تبریک و تهنیت می گفتند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم می فرمودند: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى جَمِیعِ الْعَالَمِین‏.
عبارت تاریخ چنین است: پس از اتمام خطبه، صدای مردم بلند شد که: آری، شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می کنیم. بعد به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله علیهما و آلهما ازدحام کردند و برای بیعت سبقت می گرفتند و با ایشان دست بیعت می دادند.
برای آنکه رسمیت مسئله محکم تر شود، وآن جمعیت انبوه بتوانند مراسم بیعت را به طور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور دادند تا دو خیمه برپا شود. یکی را مخصوص خودشان قرار دادند تا در آن جلوس نمایند، و امر کردند تا مردم جمع شوند.
پس از آن مردم دسته دسته در خیمه پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم حضور می یافتند و با آن حضرت بیعت نموده و به او تبریک و تهنیت می گفتند. سپس در خیمه مخصوص امیرالمومنین علیه السلام حاضر می شدند و به عنوان امام و خلیفه بعد از پیامبرشان با او بیعت می کردند و به عنوان امیرالمومنین بر او سلام می کردند، و این مقام والا را به آن حضرت تبریک و تهنیت می گفتند.
نکته قابل توجهی که در هیچیک از پیروزی های پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم – چه در جنگها و چه سایر مناسبتها و حتی فتح مکه – سراغ نداریم، این است که حضرت در روز غدیر مکرر می فرمود:
به من تبریک بگویید، به من تهنیت بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است .
و این نشانه فتح بزرگ و در هم شکستن کامل سنگرهای کفر و نفاق است.
برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت، و این مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند.
بسیار بجاست که در این مقطع به قطعه جالبی از تاریخ این بیعت اشاره کنیم:
اولین کسانی که در غدیر با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند همانهایی بودند که زودتر از همه آنرا شکستند و پیش از همه پیمان خود را زیر پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبیر، که بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم یکی پس از دیگری رو در روی امیرالمؤمنین علیه السلام ایستادند.
جالبتر اینکه عمر بعد از بیعت این کلمات را بر زبان می راند:
افتخار برایت باد، گوارایت باد ای پسر ابی طالب، خوشا به حالت ای ابا الحسن، اکنون تو مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی شده ای!
نکته دیگری که بار دیگر چهره دو رویان را روشن ساخت این بود که پس از امر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم همه مردم بدون چون و چرا با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت می کردند، ولی ابوبکر و عمر با آنکه پیش از همه خود را برای بیعت به میان انداخته بودند قبل از بیعت به صورت اعتراض گفتند: آیا این امر از طرف خداوند است یا از طرف رسولش (یعنی: از جانب خود می گویی)؟ حضرت فرمودند: از طرف خدا و رسولش است، و نیز فرمودند: آری حق است از طرف خدا و رسولش که علی امیرالمؤمنین است.

بیعت زنان
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور دادند تا ظرف آبی آوردند، و پرده ای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و قرار دادن امیرالمومنین علیه السلام دستشان را در سوی دیگر با حضرت بیعت کنند؛ به این صورت بیعت زنان هم انجام گرفت.
همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند، و این دستور را درباره همسران خویش مؤکد داشتند.
یادآور می شود که بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در آن مراسم حضور داشتند.

عمامه سحاب
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین علیه السلام قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: عمامه تاج عرب است.
خود امیرالمومنین در این باره چنین فرموده اند:
پیامبر در روز غدیرخم عمامه ای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: خداوند در روز بدر و حنین، مرا بوسیله ملائکه ای که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود.

شعر غدیر
بخش دیگری از مراسم پر شور غدیر، درخواست حسان بن ثابت بود. او به حضرت عرض کرد: یا رسول الله، اجازه می فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب (به مناسبت این واقعه عظیم) سروده ام بخوانم؟
حضرت فرمودند: بخوان ببرکت خداوند.
حسان گفت:
ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر گوش کنید.
و سپس اشعاری را که در همانجا سروده بود خواند که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند. ذیلاً متن عربی شعر حسان و سپس ترجمه آنرا معنی آوریم:

أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِیَّ مُحَمَّداً
لَدَى دَوْحِ خُمٍّ حِینَ قَامَ مُنَادِیاً

وَ قَدْ جَاءَهُ جِبْرِیلُ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ
بِأَنَّکَ مَعْصُومٌ فَلَا تَکُ وَانِیاً

وَ بَلِّغْهُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ رَبُّهُمْ
وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ وَ حَاذَرْتَ بَاغِیاً

عَلَیْکَ فَمَا بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلَهِهِمْ
رِسَالَتَهُ إِنْ کُنْتَ تَخْشَى الْأَعَادِیَا

فَقَامَ بِهِ إِذْ ذَاکَ رَافِعُ کَفِّهِ
بِیُمْنَى یَدَیْهِ مُعْلِنَ الصَّوْتِ عَالِیاً

فَقَالَ لَهُمْ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ مِنْکُمْ
وَ کَانَ لِقَوْلِی حَافِظاً لَیْسَ نَاسِیاً

فَمَوْلَاهُ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَ إِنَّنِی
بِهِ لَکُمْ دُونَ الْبَرِیَّةِ رَاضِیاً

فَیَا رَبِّ مَنْ وَالَى عَلِیّاً فَوَالِهِ
وَ کُنْ لِلَّذِی عَادَى عَلِیّاً مُعَادِیاً

وَ یَا رَبِّ فَانْصُرْ نَاصِرِیهِ لِنَصْرِهِمْ
إِمَامَ الْهُدَى کَالْبَدْرِ یَجْلُو الدَّیَاجِیَا

وَ یَا رَبِّ فَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ کُنْ لَهُمْ
إِذَا وُقِفُوا یَوْمَ الْحِسَابِ مُکَافِیَا

آیا نمی دانید که محمد پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد، و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود، و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرسانده ای.
در اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دست علی علیه السلام را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود: هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا بیاد می سپارد و فراموش نمی کند، مولای او بعد از من علی است، و من فقط به او – نه به دیگری – به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم. پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار. پروردگارا یاری کنندگان او را یاری فرما بخاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکیها مانند ماه شب چهارده روشنی می بخشد. پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می ایستند خودت جزا بده.

ظهور جبرئیل در غدیر
مسئله دیگری که پس از خطبه پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پیش آمد و بار دیگر حجت را بر همگان تمام کرد، این بود که مردی زیبا صورت و خوشبوی را دیدند که در کنار مردم ایستاده بود و می گفت:
بخدا قسم، روزی مانند امروز هرگز ندیدم. چقدر کار پسر عمویش را مؤکد نمود، و برای او پیمانی بست که جز کافر به خداوند و رسولش آنرا برهم نمی زند. وای بر کسی که پیمان او را بشکند.
در اینجا عمر نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت: شنیدی این مرد چه گفت؟! حضرت فرمودند: آیا او را شناختی؟ گفت: نه. حضرت فرمودند:
او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشکنی، که اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مومنان از تو بیزار خواهند بود!

معجزه غدیر، امضای الهی
واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه، امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بود. در آخرین ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت:
ای محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا این علی بن ابی طالب که گفتی ٍّمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه‏ ... از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟
حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند:
خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم.
حارث گفت:
خدایا اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.
و در روایت دیگر چنین است:
خدایا، اگر محمد در آنچه می گوید صادق و راستگو است شعله ای از آتش بر ما بفرست.
همینکه سخن حارث تمام شد و براه افتاد خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دُبُرش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد. در روایت دیگر: ابر غلیظی ظاهر شد و رعد و برقی بوجود آمد و صاعقه ای رخ داد و آتشی فرود آمد و همه دوازده نفر را سوزانید.
بعد از این جریان، آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع (1) ‏لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (2) ... نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند: آری.
و با این معجزه، بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است.

پایان مراسم غدیر
بدین ترتیب پس از سه روز، مراسم پایان پذیرفت و آن روزها به عنوان ایام الولایه در ذهنها نقش بست. گروهها و قبائل عرب، هر یک با دنیایی از معارف اسلام، پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشین او راهی شهر و دیار خود شدند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم عازم مدینه گردید.
خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد حسن اسایش ( سه شنبه 95/6/23 :: ساعت 2:42 عصر )
»» آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قرآن ده مژده

آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قرآن ده مژده که امشب شده عالم همه گلشن زاین شمس ضحا کشور ایمان شده روشن ای نور خداوند تبارک به تو احسن کز مقدم تو گشته فزون رونق ایران شددر شب میلادی آن سید ورهبر از سجده به شکرانه حق موسی جعفر اندر بر معبود بدی او بزمین سر زاین نعمت والا گهر خالق سبحان شمسی که ازاو می نگرم نور خدا را اندر طلبش گردش این ارض وسمارا هرزنده دلی برده سویش دست دعا را اوحجت حق است ومدکار ضعیفان خرم به جنان فاطمه وحیدر کرار لبخند زند بر رخشان احمد مختار این مژده به حیدر رسد از جانب دلدار کز نسل تو آمد بجهان خسرو خوبان فوج ملک وخیل رسل مدح سرایند بادسته گلی سوی نبی رو بنمایند تبریک کنان اذن بگیرند وبیایند از بهر زیارت بزمین خرم وخندان آمد بجهان آنکه جهان آمده بهرش جن وملک وحور وجنان آمده بهرش شمس وقمر وکون ومکان آمده بهرش آن رهبر ارزنده وروشنگر انسان هم ثامن وهم ضامن وهم حجت دین است هم رهبر وهم سرور وهم یار ومعین است ازسوی خدا بر همه آیات مبین است از نور رخش خلق شده حوری وغلمان مردم همه مشتاق بفردوس برینند تا آنکه در آنجا رخ زیبای تو بینند افسوس اگر ماه جمال تو نبینند درروز جزا ای پسرختم رسولان ای خسرو خوبان تو غریب الغربایی وی حجت یزدان تو معین الضعفایی چون مور ضعیفی بدرت (کرببلایی) ران ملخ آورده به دربار سلیمان بنقل از :شکوفه های غم -اثر طبع ناد علی کربلایی-صص311-312 -انتشارات خزر ---



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد حسن اسایش ( پنج شنبه 95/5/28 :: ساعت 1:6 صبح )
»» میمه رمضانی + شوخوانی درروستای کوچ نهارجان بیرجند

-در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان رسمی زیبا به نام شوخوانی(شب خوانی)که درواقع یک نوع مناجات باخدابوده است.مرسوم بوده وهنوزهم اجرا میشودوبه شرح ذیل است که برای مخاطبان وکاربران جهان بیان میگرددویکی از رسوم زیبای ماه رمضان است.هنگام سحرکه می شوداز قدیم مردم ده باصدای خروس خانه بیدارمیشده اند وچون پاس دوم را خروس می خوانده است می فهمیده اند که حالاوقت سحر خوانی یا شوخوانی یا همان مناجات سحرماه رمضان است وناگفته نماندکه علاوه بر صدای خروس ازروی مکان ستاره های آسمان مثلا دب اکبرکه به هفت دختران هم معروف است ویاا زروی جایگاه سه استارکه همان سه ستاره روشن درآسمان است پی به وقت سحر می برده اند و یا ازروی مکان ستاره ی دیگری که به ستاره سحری در نزد مردم روستامعروف است پی می برده اند که حالا وقت اذان صبح است زیرا تاحدود 50سال پیش اصلا ساعتی در روستا وجود نداشته که باساعت بیدارشوند وبه وقت سحر یا اذان صبح پی ببرند.خلاصه چون با صدای خروس بیدارمی شده اند ویا با دیدن ستاره به وقت سحرپی میبرده اند سه یاچهارنفرکه ازآواز وصدای خوبی هم بر خورداربوده اندبه پشت بام خانه ها می رفته اند ویک نفرهم که همسایه ی مسجد بوده است بربالای بام مسجدمی رفته است وهر کدام از این شوخوانان یا شب خوانان تعدادی از اشعاری راکه ذیلا درج میگردد می خوانده اند وبه عبارتی باخدا مناجات می کرده اندتاباشنیدن صدای مناجات یاهمان شوخوانی یاشب خوانی مردم روستا بیدارشوند وسحری بخورندوآماده برای نماز صبح وگرفتن روزه بشوندواما اشعاری که می خوانده اند به ترتیب ذیل شروع میشده است که در چندقسمت به سمع ونظر خوانندگان می رسد: ابتدا می کنم زبسم الله    بعد از آن لا اله الا الله          ازمحمد مدد همی طلبم         کرمی از علی ولی الله     یاالله(کلمه یا الله بعد ازهردوبیت وبه عبارت بهتربعد از هر رباعی تکرارمیشده است) 2-گوینده ی لا اله الا اللهم     بردین محمد ورسول اللهم برذکر دوازده امامم شب وروز        خاک قدم علی ولی اللهم       یا الله 3-یارب برسالت رسول ثقلین          یارب به غزاکننده ی بدروحنین       عصیان مرا دونیمه کندرعرصات              نیمی به حسن ببخش ونیمی به حسین    یاالله 4-یارب به محمدکه علی یاور ماست           ختم همه انبیا پیغمبرماست           ازگرمی آفتاب محشر غم نیست       تا سایه ی مرتضی علی بر سرماست    یا الله 5-یارب تو مرا غلام حیدر گردان      گرراه غلط کنم مرا برگردان          گرتشنه شوم دراین بیابان نجف        سیرآب مرازحوض کوثر گردان    یا الله 6-یارب به محمدوعلی وزهرا         یارب به حسین وحسن وآل عبا             کز لطف بر آر حاجتم در دوسرا    بی منت خلق یاعلی الاعلی      یاالله 7-الله تویی ازدلم آگاه تویی          گمراه منم برنده ی راه تویی              هر مورچه ای که دم زند درته چاه ازدم زدن مورچه آگاه تویی      یا الله 8-یارب برسان توحضرت صاحب را      فرزند علی بن ابیطالب را                  کزدوری او همیشه درفریادم مانندسگی که گم کندصاحب را -    یا الله 9-یارب زکرم دری برویم بگشا راهی که دراو نجات باشد بنما             مستغنیم از هردو جهان کن بکرم جز یادتو هر چه هست بر از دل ما-    یا الله 10-یارب مکن ازلطف پریشان مارا            هرچندکه هست جرم وعصیان مارا               ذات تو غنی بوده وما محتاجیم                      محتاج به غیرخود مگردان مارا -یاالله 11-بازا بازا هرآنچه هستی بازآ             گرکافروگبر وبت پرستی باز آ          این درگه ما درگه نومیدی نیست               صد باراگرتوبه شکستی بازآ - یاالله 12- ای ذات وصفات تو مبرا زعیوب       یک نام زاسماء توعلام غیوب رحم آرکه عمروطاقتم رفت بباد           نه نوح بود نام مرا ، نه ایوب - یاالله 13-از بارگنه شدتن مسکینم پست         یارب چه شوداگرمرا گیری دست گردرعملم آنچه تراشاید نیست           اندر کرمت آنچه مرا باید هست - یاالله 14-عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست           در پیش عنایت تو یک برگ گیاست             هرچند گناه ماست کشتی کشتی                   غم نیست که رحمت تو دریا دریاست.   یاالله 15-یارب به علی بن ابیطالب وآل              آن شیر خداوبر جهان جل جلال            کاندرسه مکان رسی به فریاد همه            اندردم نزع ومرگ وهنگام سوال.- یا الله* *-     این اشعارشوخوانی یاشب خوانی -ادامه داردکه دنبالهِ آ نرا درفرصتی دیگروبزودی تقدیم کاربران خواهم نمود.منتظر باشید.محمد(بنده شرمنده حق) -----------16-ای حیدر شهسوار وقت مدد است              ای زبده ی هشت وچار،وقت مدد است

 

 

مگذارکه در عشق تو رسوا گردم               ای صاحب ذوالفقار ، وقت مدد است  -  یاالله

 

17-یارب سبب حیات حیوان بفرست          وز خوان کرم ، نعمت الوان بفرست  

 

از بهر لب تشنه ی طفلان نبات                از سینه ی ابر ، شیر باران بفرست.    یا الله

 

18-ای خالق خلق رهنمایی بفرست               بر بنده ی بی نو، نوایی بفرست

 

کار من بیچاره ، گره در گرهست              رحمی بکن وگره گشای بفرست. یاالله

 

19-راه تو به هرروش که پویند خوش است      وصل توبه هر جهت که جویند خوش است

 

روی تو به هر دیده که بینند نکوست             نام تو به هرزبان گویند خوش است.  یا الله

 

20-تا مهر ابوترا ب دمساز من است               حیدر به جهان ،همدم وهمراز من است

 

این هردو جگرگوشه ، دوبا لند مرا              مشکن بالم که وقت پرواز من است.  یاالله

 

21-من بی تو دمی قرار نتوانم کرد               احسان تورا ،شمار نتوانم کرد

 

گربر تن من ، زبان شود هرمویی               یک شکر تواز هزار نتوانم کرد.  یا الله

 

22- شب خیز که عاشقان به شب راز کنند        گرد دروبام دوست ، پرواز کنند

 

هرجاکه دری بود ، به شب در بندند              الا دردوست را ، که شب باز کنند. یاالله

 

23-یارب به دونور دیده ی پیغمبر            یعنی به دوشمع دودمان حیدر

 

برحال من از عین  عنایت بنگر                 دارم دارم نظر آنکه من نیفتم زنظر. یاالله                                                                                              24-یارب زکرم بر من درویش نگر           در من ، منگر در کرم خویش نگر

 

هرچند نیم لایق  بخشایش  تو                برحال من خسته ی دل ریش نگر. یا الله-

 

25-یارب در دل به غیر خود جامگذار            در دیدهی من گرد تمنا مگذار

 

گفتم گفتم زمن نمی آید کار          رحمی رحمی مرا به من  وامگذار. یاالله

 

26-مجنون وپریشان توام ، دستم گیر      سرگشته وحیران تو ام ف دستم گیر

 

هربی سروپا چو دسگیری دارد             من بی سر وسامان توام ،دستم گیر.یاالله

 

27-ای سر تو در سینه ی هر محرم راز          پیوسته در رحمت تو بر همه باز

 

هرکس که به درگاه تو آورد نیاز               محروم زدرگاه تو کی گردد باز. یا الله

 

28-در هر سحری با تو همیگویم راز             بر درگه تو همی کنم عرض نیاز

 

بی منت بندگانت ای بنده نواز                   کارمن بیچاره ی سرگشته  بساز.  یاالله

 

29- الله به فریاد من بیکس رس                 فضل وکرمت یار من بیکس بس

 

هرکس به کسی وحضرتی می نازد                جز حضرت تو ندارد این بیکس کس. یاالله

 

30-ای جمله ی بیکسان عالم را کس              یک جو کرمت تمام عالم را بس

 

من بیکسم وتو بیکسان رایاری                  یارب تو به فریاد من بیکس رس .یا الله

 

31-ای واقف اسرارضمیر همه کس             در حالت عجز، دستگیر همه کس

 

یارب تو مرا،توبه ده وعذر پذیر              ای توبه ده وعذرپذیر همه کس.   یا الله

 

32-دارم گنهی زقطره ی باران بیش        ازشرم گنه فکنده ام سر در پیش

 

آوازآیدکه سهل باشد درویش               تو در خور خود کنی ومادر خور خویش. یاالله

 

33- یارب من اگر گناه بی حد کردم           دانم به یقین که بر تن خود کردم

 

از هر چه مخالف رضایتو بود               برگشتم وتوبه کردم وبد کردم.  یا الله

 

   ادامه دارد.بزودی ادامه ی مطلب تقدیم خواهد شد-------34-یارب تو چنان کن که پریشان نشوم           محتاج برادران وخویشان نشوم

 

 

بی منت خلق خود مرا روزی ده               تا از درتو بر در ایشان نشوم.   یا الله

 

35-یارب زقناعتم توانگر گردان             وز نور یقین دلم منور گردان

 

روزی من سوخته ی سرگردان              بی منت مخلوق میسر گردان.  یاالله

 

36-یارب ز دو کون بی نیازم گردان         وز افسرفقر سر فرازم گردان

 

در راه طلب محرم رازم  گردان             زان ره که نه سوی توست بازم گردان.  یا الله

 

37-یارب زکمال لطف خاصم  گردان      واقف به حقایق خواصم گردان

 

از عقل جفاکار، دل افگار شدم              دیوانه ی خود کن وخلاصم گردان .   یا الله

 

38-برگوش دلم زغیب آواز رسان        مرغ دل خسته رابه پرواز رسان

 

یارب که به دوستی مردان رهت          این گمشده ی مرا به من باز رسان.   یا الله

 

39-یارب تو مرا ،به یار دمساز رسان       آوازه ی دردم به همآواز رسان

 

آنکس که من از فراق او غمگینم            اورا به من ومرا به اوباز رسان.  یا الله

 

40-ای خالق ذوالجلال وای بارخدای        تا چند روم در بدر وجای به جای

 

یا خانه ی امید مرا ،در بربند               یا قفل مهمات مرا در بگشای.   یا الله

 

41-یارب نظری برمن سر گردان کن        لطفی به من دل شده ی حیران کن

 

با من مکن آنچه من سزای آنم             آنچ ازکرم ولطف توزیبد آن کن. یاالله

 

42-یارب یارب کریمی وغفاری!           رحمان ورحیم وراحم وستاری

 

خواهم که به رحمت خداوندی خویش     این بنده ی شرمنده فرو نگذاری.    یا ا لله*

 

*-اشعار فوق که درسه قسمت تقدیم کاربران عزیز شد هر شب سحرگاهان یاهنگام سحر تعدادی ازاین ابیات توسط شوخوانان یامناجات خوانان در پشت بام مسجد ویاچندبام بلند روستا خوانده میشد وسینه به سینه ونسل به نسل آنرا ازبزرگان یاد گرفته بودندوحفظکرده بودند .وبه نسل بعدیاد می دادند تا درهرسحر ماه رمضان جهت بیدار کردن  مردم خوانده شود وهیچ کس هم نمی دانست که این اشعاراز چه کسی است ومیگفتند ازقدیم بزرگان آن را میخوانده اند ودیگران وجوانان آن را از قدیمی تر ها یاد میگرفته اند.اما بنده بعد ازمطالعت زیاد وجسجوی فراوان تعدادی از این ابیات را در رباعیات ابوسعید ابی الخیریافتم وتعداد کمتری راهم در میان رباعیات خواجه عبدالله انصاری مشاهده کردم.با آرزوی سعادت برای  همه ی روزه داران.محمد بنده خدای تعالی...-----مراسم نیمه رمضانی در روستای کوچ نهارجان بیرجند--------------
یکی از مراسم زیبایی که درماه رمضان درروستای کوچ نهارجان وبسیار ی از روستاهای دیگر  شهرستان بیرجند انجام می گیرد .مراسم نیمه رمضانی است به شرح ذیل انجام میگیردوحال وهوایی دارد که تما م جوانان ونوجوانان وحتی افرا د سی تا چهل ساله هم در آن شرکت میکنند .وبه شرح زیراست .ابتدا درشب میلاد امام حسن مجتبی که نیمه ماه رمضان است ساعتی که از غروب می گذرد وهمه افراد شام را صرف کرده اند .جوانان در میدان روستا جمع میشوند وچند صلوات میفرستند تا دیگر جوانان هم به آنهابپیوندندووقتی جمعیت زیاد شد ازیک سمت ده ویا از بالای روستا شروع می کنند ودر در ب هر منزل اشعاری را میخوانند ودر پایان صاحب خانه مواد خوراکی مثل گردو یا بادام یا شکلات یا نخود وکشمش ویا مواد خوراکی دیگر واگراین  مواددر خانه نبود مبلغی پول به جوانان هدیه می دهند ودر آخرسر که همه ی منازل به پایان رسید وکیسه  ها در دست ا نباردار پرشد آنرا بین افراد تقسیم می کنند البته اگر چند جوان زیرک آن را نربایند ودیگران را قال نگذارندکه اگر هم این کار را انجام دهند از باب شوخی است ومی خواهند شادی ونشاط بیشتری به جوانان دست دهدوآن شب را خوش باشند وشادی کنند.اما نحوه ی انجام مراسم چنین است:یک نفر بزرگتر که آشنا به مراسم ومسلط بر آن است به تنهایی شروع به  نام بردن اسم صاحب خانه می کند و مثلا می گوید :حاجی غلامحسین رابلند کنید.همه افراد همصدا جواب می دهند :آمین وبازهمان فرد سردسته ادامه می دهد:بارنگ سرخ .همه باز می گویند :آمین.با مشت پر.آمین واو ادامه می دهد: بازن وبچه .همه می گویند:آمین .بااشتر کجاوه .آمین.برسانید به حج وکربلا .همه می گویند : آمین.چون به پایان دعای اولیه رسیدند همه ی افراد هماهنگ شروع به خواندن اشعار ذیل  ذیل میکنند :رمضان آمدآمد رمضان  رمضان آمد با سیصد سوار  چوب برداشته که یا روزه بدار -روزه میدارم لاغر میشوم -گر نمی دارم کافر می شوم حق یامحمدمحمد یا علی حق یامحمد -حسین بن علی حق یامحمد .2-آندم که سر حسین ره بر نیزه زدندحق یامحمد مرغان هوا به چهارطرف خیمه زدند حق یامحمد .مرغان هوا وماهیان در یاحق یامحمد از بهر حسین چوسنگ برسینه زدند حق یامحمد محمدیا علی حق یامحمد .حسین بن علی حق یا محمد .3-
سرسنگ آجین سنگ افتیده هل علی میرزا به جنگ افتیده حق یامحمد .هل علی میرزا کو لشکر توحق یامحمد.کفتران خیمه زده بر سر تو حق یامحمد محمدیا علی حق یامحمد حسین بن علی حق یامحمد .
4-این سرا از کیست روبر باده حق یامحمد یک پسر دارند نودوماده حق یامحمد .این سرا از کیست روبر روزه حق یامحمد .یک دختردارند او گلدوزه حق یامحمد محمد یا علی حق یا محمد حسین بن علی حق یامحمد.
5این سرا از کیست روبرقبرستان پدرم گفته برو خرما بستان .این سرا از کیست دهلونه دراز ما طمع داریم بشقاب پیاز حق یامحمد. محمد یا علی حق یامحمد.حسین بن علی حق یامحمد .6-این سرااز کیست خش خش میایه(می آید) .طبق نقره وکشمش مییایه (می آید) .این سرا از کیست حوضی کنده اند دشمنان اینار(اینهارا) بوج کنده اند 
حق یا محمد محمد یا علی حق یا محمد .حسین بن علی حق یا محمد .در این جاخواندن اشعار در درب منزل اول به پایان می رسد .صاحب خانه هر چه در خانه داشته باشد روی سینی آماده کرده وبه انبار دارگروه یا سر دسته ی گروه تقدیم وهدیه می کند وگروه روانه ی منزل بعدی میگرددتا همین مراسم را بر درب منازل همه  اهل روستاتکرار کنند وهدیه شان را بگیرند ودرآخر سرهم بین افراد عادلانه تقسیم کنند وشب به پایان رسد.البته گاهی بعضی افراد ازباب شوخی وسرگرمی در آخرکار کیسه حاوی مواد خوراکی را درمی ربایندوفرار می کنند ودقایقی دیگران دنبال آنها می گردند تاربایندگان را پیدا کنند ووقتی آنها را پیدا کردند موادرا با خنده وشادی ونشاط بیشتری بین افراد تقسیم می شود ومراسم بپایان میرسد وهمگی به خانه هایشان با شور وشادی وشعف باز می گردند تابرای سحری دیگر آماده شوند .این شرح مختصر مراسم نیمه رمضانی بود در روستای کوچ نهارجان بیرجند .محمد حسن اسایش..--



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد حسن اسایش ( سه شنبه 95/4/1 :: ساعت 1:1 عصر )
»» درولادت دخت نبی -همسرعلی -فاطمه الزهرا (س)

---البشارت که عیان مهر فروزان آمد        ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد

سر زد ازبرج نبوت مه رخشنده ی دین    روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی کل ،شاه سبل    از پسرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا بزمین         بهر دیدار رخش خرم وخندان آمد

عزت وفضل وشرافت بنگر زامر خدا     سوی زهرا زجنان حوری وغلمان آمد

ساره وآسیه ومریم وکلثوم زبهشت    از پی خدمت آن زهره ی تابان آمد

آنچنان نور رخ دخت نبی جلوه نمود       که قصور همه ی مکه نمایان آمد

نه همین مکه منور شده از طلعت او      زسما ـابسمک یکسره رخشان آمد

شده از مکه همان نور نمایان که بطور     سالهادر طلبش موسی عمران آمد

بهر این نور که در صلب خلیل الله بود       نارنمرود به یک لحظهگلستان آمد

گر نبردی بزبان نوح نبی نامش را        کی نجات از یم وگرداب وزطوفان آمد

یوسف مصر گراین نام نخواندی بزبان    کینجاتش زچه وگوشه ی زندان آمد

چون نیاید زازل تابه ابد همتایش         همسرش شیر خدا حامی قر آن امد

زین دودریای فضیلت که بهم شد واصل   خارخ از ایندو نکو لولوء و مرجان آمد

نه همین ام ابیها نبی اش خوانده زحق     ام فضل ،ام کتاب ، ام امامان آمد 

شب مولود مهین دخت نبی فاطمه شد  عرش پرنور شد وفرش چراغان آمد

تاکه تبریگ بگوید بجهان شیعه        {کربلایی} زسوی نوحه سرایان آمد 

 

اثر طبع شاد روان نادعلی کربلایی-پدر سه شهید -به نقل ازارمغان کربلا کتاب سوم -ص63-64--انتشارات خزر -بوذرجمهری سابق (15خردادفعلی)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد حسن اسایش ( دوشنبه 95/1/16 :: ساعت 7:1 عصر )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

درشهادت فاطمه دختر رسول الله (ص) فلک دانی چه ظلمی از تو برزه
? مژده که میلاد شه خاتم است عید سعید نبی اکرم است     م
? مژده که میلاد شه خاتم است عید سعید نبی اکرم است     م
خورشید رفته است ولی ساحل افق...
محرم ماه خون ماه حسین است
درشهادت حضرت فاطمه - دخت نبی(س)
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 51
>> بازدید دیروز: 103
>> مجموع بازدیدها: 314363
» درباره من

از هردری سخنی - غدیر خم - جشن غدیر
محمد حسن اسایش
با بیش از نودوبلاگ وده ها آلبوم عکس در خدمتم-   خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز گرد       خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز     وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان زندگی بگذشته اند از سروسامان که بگسلند از پای خلق رشته ی زنجیر بندگی امروز زیر شعله ی خورشید نیمروز بر پاشده است رایت بشکوه انقلاب بالیده است قامت آزادگی وعشق تابرفراز معبد زرین آفتاب ازپرتو جهنده ی شمشیرهای تیز خورشیدها دمیده به هنگام کار زار بانگ حماسه های دلیران راه خق رفته ست تاکرانه ی آفاق روزگار خورشید رفته است وبپایان رسیده رزم اما نبرد باطل وحق مانده ناتمام وین صحنه ی شگفت بگوش جهانیان تاروز رستخیز صلا میدهد ((قیام)) *-به نقل ازگلستان حسین -صص 130-131 -انتشارات آشنا - چاپخانه نسرین -رمضان 1389 هجری قمری-گرداورنده رضا رضا نور گیلانی رود سری -سروده.م.آزرم ----- ​--

» پیوندهای روزانه

دوجانباز وبرادر
البوم محمد حسن اسایش - خطابه غدیر [61]
[آرشیو(2)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
البشارت که عیان مهر فروزان آمد[56] . رمضان در کوچ نهارجان[8] . شوخوانی[5] . آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قرآن ده مژده[4] . ---غروبی سخت دلگیراست           ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار[4] . بشارت شیعیان !شد ماه شعبان ماه پیغمبر فزون شد بر خلایق لطف وجود[4] . -در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان[3] . مادران بیرجندی ویا کسانی که می خواهند کودک گریه نکند وزودتر بخوا[3] . مژده که میلاد شه خاتم است عید سعید نبی اکرم است مزده که[3] . محرم -ماه خون ماه حسین -ماه قیام -ماه انقلاب -ماه شهادت -مهر تو[3] . هر تو مرا رکن نماز است حسین جان عشق تو مرا کعبه ی راز است حسین ج[3] . ولادت فاطمهالزه -دخت نبی اکرم (ص) البشارت که عیان مهر فروزان آمد[2] . شهادت مولیامیر المومنین علی (علیه السلام)کشته شد شیر خدا، ُآه و[2] . ----یارب این زندانی مظلوم سبط مصطفی است ؟              یا خلیل ا[2] . خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز وز[2] . ماهی شده در ماه رجب جلوه کر امشب        کز شرم نهان است به کردون[2] . محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن ماه قیام ،ماه حسین[2] . فلک دانی چه ظلمی از تو برزهرای اطهر شد چه بیدادی زتو بر فاطمه بع[2] . عید سعید شه صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان -- مژده زمیلاد شه[2] . ? مژده که میلاد شه خاتم است عید سعید نبی اکرم است     م[2] . ?   تا به محراب دعا خون خدا شد ریخته                 حرمت ا . ? ?   خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی ن   خ . ? الهی سوخت از این زهر کاری جسم وجان من             شرر بگرفت از . ? ---هیچ کس هم چون حسین بن علی لشکر ندارد        هیچ لشکر رهبری . 0سنگنوشتههابروی مزارمردگان.سنگ لوح قبورپدرومادر . آمد شب میلاد علی &شمس خراسان &فرزند نبی & رهبر دین &حامی قرآن . - ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب ماه خروج پیشرومومنان بود ماه . ----------- هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و خروج آن . .کوچ نهارجان بیرجند یا کوچ خراشاد ویا کوچ باقران امروزکه سنگ نگا . ?   -آ مد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبردین،حامی قر . ---البشارت که عیان مهر فروزان آمد ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آ . امشب زبرج فاطمه ماهی فروزان آمده . امشب زکاخ مرتضی ماهی پدیدار آمده . اولین سپاه دانش کوچ . اولین مدرسه کوچ . ای دخت رسول نوبر آوردی . اینجا کوچ  نهارجان،کوچ خراشاد،کوچ نوفرست،کوچ باقران،کوچ ترکان،کو . ---باز از کنوز رحمت والطاف کردگار آیات صنع در همه عالم شد آشکار- . ----باسمه تعالی -------------مراسم نیمه رمضانی در روستای کوچ نها . به حرکت در آمدن کشتی نو . پهن دشت رزم . تا زتیر بن مرادی تارک حیدر شکست              قامت آدم خمید وپشت . تحصیل کردهای کوچ . توکاخ ظلم را لرزاندی -تودادی اصغر واکبر -توراسر بر سنان بشکست . جایگاه حضرت زهرا (س) در منابع اهل سنت مرکز مطالعات و پاسخ‌‌گ . جشن عید غدیر-روز غدیر در واقع عید آل محمد علیهم السلام و روز جشن . جشن غدیر -رسول خدا وغدیر -امام علی وغدیر -حضرت زهرا وغدیر -امام . حامی قرآن . -----خالق از بحر ولایت گهر آورده برون       یا که از برج امامت ، . خطابه غدیربه زبان عربی- غدیر خم - الحمد الله الذی . خورشید خراسان . خورشید رفته است . رمضان -مراسم شوخوانی -مناجات سحر -شبخوانی -روستای کوچ نهارجان رم . رمضان -نیمه رمضانی -مناجات سحر -کوج نهارجان -روستای کوج نهارجان . رمضانی -نیمه رمضانی -مراسم نیمه رمضانی -روستای کوچ نهارجان -کوچ . رهبر دین . روستای کوچ نهارجان یا کوچ خراشاد-شهرستان بیرجند معرفی روستای کو . زمین واسمان وعرش اعظم نوربارانشد -یکی در سوم شعبان -یکی در چارم . ساحل افق -شعله های سرخ شفق -برق نیزه . سپهر قدر رادبنگرچه ماهی بی قرین دارد             چه ماه بیقرینی . سلام.سال 1384 بود که ار ما دعوت شد برای گرفتن  برگه های سهام‌عدا . سلطان انس وجان که ازاو زنده دین بود          مدحت سراش حضرت روح . شهادت امام هادی (ع)----محبوس سامرا (امام هادی )--- هادی دین ن . شهادت مولی امیر المومنین -کشته شد شیر خدا -ابن عم مصطفی -شور محش . در شهادت امام باقر (ع) . در شهادت امام جعفر صادق . در شهادت امام جواد (ع) . در شهادت امام موسی بن جعفر . در شهادت امام موسی کاظم در زندان بغداد . در شهادت امام هفتم بدست هارون . در شهادت دخت نبی . در شهادت فاطمه الزهرا (س) . در شهادت مولا امیر المومنین . در شهادت مولا امیر المومنین علی (ع) وشبهای قدر . در ولادت ابوالفضل العباس . در ولادت امام حسین . در ولادت امام حسین (ع) وابالفضل العباس(ع)-دوجانباز ودویاور . در ولادت امام رضا . در ولادت امام رضا - در ولات امام هشتم - در ولادت شمس خراسان . در ولادت امام زمان . در ولادت حجت ابن الحسن (عج...) . در ولادت صاحب الزمان . در ولادت علی اکبر امام حسین (ع) . در ولادت قمر بنی هاشم . در ولادت مولود کعبه - در ولادت مولی امیر المومنین علی _ در ولات . در ولادت ولی عصر ؛قائم آل محمد (عج...) . در ولادت کریم هل بیت (ع) . در ولادتدوبرادر جانباز . درشهادت دخت رسول الله -در شهادت فاطمه الزهرا (س) . درشهادت دختر رسول الله - در شهادت فاطمه زهرا - درشهادت دخت نبی - . درشهادت فاطمه دختر رسول الله (ص) فلک دانی چه ظلمی از تو برزه . درشهادت همسر علی . درعزای -رسول الله -امام مجتبی -امام رضا داردسه جا امشب عزا بهر . درولادت امام حسن عسکری :مژده که شد چهره نما عسکری گشت عیان نور خ . درولادت امام حسن عسکری :مژده که شد چهره نما عسکری        گشت عیا . درولادت جواد الائمه -امام محمد تقی (ع)- پیدایش نور عدل وداد است . درولادت دخت نبی -همسر علی . درولادت دوبرادر جانباز-امام حسین (ع) وابوالفضل (ع) بشارت شیعیان . درولادت مهدی موعود . دو جانباز وبرادر - دوصدرالدین - دو بدر الدین -یکی در سوم شعبان - . عید سعید شه صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان -- مژده زمیلاد . عید سعید شه صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان -- مژده زمیلاد شه . عید سعید شه صاحب زمان -حامی دین -حجت اثنی عشر -شبل علی -سبط نبی- . غدیر از نظر چهارده خورشید . غدیر خم -اهمیت حجه الوداع هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و . غدیرخم از نگاه چهارده معصوم . غدیرخم -حجه الوداع -خطبه اول -حطبه دوم -بیعت عمومی -بیعت مردان - . ---غروبی سخت دلگیراست ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار پرت وساکتی . اربعین شه گلگون کفن است -برسرقبر برادر چورسید -خیز وازما بنما اس . از بهر جهاد اکبر آوردی . ازبهر علی تو دختر آوردی . ازلاخ مزار کوچ چه می دانیم؟ . -البش که عیان مهر فروزان آمد ظاهر از پرده ی عصمت رخ جانان آمد . صحن زیبا وبا صفای مسجدالنبی -اسایش -1388 شمسی عزای رسول الله (ص . -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه---- محرم-ماه خون وقیام -ماه . عزای رسول الله (ص)                      یارسول الله داغت بر عزیز . عید سعید شه صاحب زمان -باد مبارک به همه شیعیان . عید سعید شه صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان -- مژده زمیلاد . فلک باآل پیغمبر بسی جور وجفا کردی ستم اندازه ای دارد ،توبیحد ظلم . فلک دانی چه ظلمی از تو برزهرای اطهر شد چه بیدادی زتو بر فاطمه بع . فلک دانی چه ظلمی از تو برزهرای اطهر شد            چه بیدادی زتو . فلک دانی -چه ظلمی ازتو -بر زهرای اطهر شد -حبل جفا -حبل المتین -د . قبول توبه آدم در 13 رجب . لالایی کودکان . غىیخم -حجه الوداع -خطابه اول -خطابه ىوم -بیعت مردان -بیعت زنان - . فاطمه الزهر . فتح قلعه خیبر . فرزند نبی . ماه انقلاب . ماه پیروزی . ماه خون _ماه حسین . ماه رجب ماه خدا . ماه شکست دشمنقرآن . ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب ماه خروج پیشرومومنان بود ماه ش . ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب ماه خروج پیشرومومنان بود ماه شکس . مردان راه حق . مرگ معاویه= پیوند علی وزهرا در 15 رجب . مژده ز میلاد ولی خدا       شاه ولایت علی مرتضی     مژده زمیلاد ش . مژده که میلاد شه خاتم است عید سعید نبی اکرم است مزده که . مژده مژده شد روشن، ُ چشم اهل دین به به گشته جشن میلاد میر مومنین . مژده که میلاد شه خاتم است       عیدسعید نبی اکرم است     مژده که . ---محبوس سامرا (امام هادی )--- هادی دین نبی گشته گرفتار بلا . محرم . در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان . مژدهکه شد چهره نما عسکری -گشت عیان نور خدا عسکری -نور خدا شمس هد . مشکل دین را حسین زینب آسان کرد ورفت          کربلا را خوابگاه ن . من رقیه خسرو لب تشنه را دردانه ام -غنچه باغ بتول -نوگل آل رسول - . میرمحمد بهنیا وگوچ . میلاد حسن سبط رسول اسا امشب           تبریک به زهرای بتول است ام . میلاد حسن سبط رسول است امشب           نبریک به زهرای بتول است ام . نام آوران کوچ . نبرد باطل وحق -قیام . نیمه رمضانی . یارب به مح . یک دختر قهرمان ،زشیر حق . کشته شد شیر خدا، ُآه و واویلا ابن عم مصطفی ، آه وواویلا آه وو . کشته شد شیر خدا، ُآه و واویلا ابن عم مصطفی ، آه وواویلا آه و . کشته شد شیر خدا، ُآه و واویلا ابن عم مصطفی ، آه وواویلا آه وواوی . کوچ نهارجان بیرجند -نیمه رمضانی -شوخوانی مناجاتسحر کوچ خراشاد -ک . کوچ نهارجان -کوچ خراشاد -روستای کوچ نهارجان -کوچ نهارجان بیرجند . کوچ نهارجان -کوچ خراشاد -نیمه رمضانی -شوخوانی -مناجات سحر . کوچ نهارجان -کوچ خراشاد -نیمه رمضانی -مناجات سحر -شوخوانی -اسایش . یا رسول الله داغت -دارد سه جا امشب عزا-گه مدینه رود گه خراسن -هج . ولادت فاطمه -دخت نبی اکرم (ص) البشارت که عیان مهر فروزان آمد ظاه . محرم ماه خون موضوع:سه شنبه 20 تیر 1402برچسب:محرم ماه خون ماه حسی .
» آرشیو مطالب
تیر 92
مرداد 92
مهر 92
آبان 92
تابستان 96
پاییز 96
زمستان 96
بهار 97
تابستان 97
بهار 98
زمستان 98
بهار 99
تابستان 99
پاییز 99
زمستان 99
بهار 0
تابستان 0
پاییز 0
زمستان 0
بهار 1
تابستان 1
پاییز 1

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
@@@وطنم جزین@@@
ایران ابرقدرت فاتح
برادرم ... جایت همیشه سبز ...
تیلون
تغییر مطلوب
مصطفی قلیزاده علیار
بلوچستان
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
اسپایکا
نگارستان خیال
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
عقیل صالح
نگاهی نو به مشاوره
مشاور
نهانخانه جان
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
آوای روستا
مسیر عرشیان
پیامنمای جامع
ما تا آخرایستاده ایم
کارشناس مدیریت دولتی
شهادت به روز
غزل عشق
حکـــــــــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــت
"یا صاحب الزمان"

امام خمینی(ره)وجوان امروز
اســــرارِ وجـــود
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
خدای عشق و خنده
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
قتلیش
جنبش مرگ بر آمریکا
بهار عشق
افرا
عاشق باش و کوچک چون عشق میداند آیی بزرگ کردنت را.
به نام خالق عشق
اصلاحات
معماری
دل خوش
محبت
انرژی سبز ارومیه
مانتو و شال طرح پارمیس
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنیdr.sokhani stamp
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
سورپرایز
سلام

» صفحات اختصاصی
کشته شد شیر خدا، ُآه و واویلا ابن عم مصطفی ، آه وو
کشته شد شیر خدا، ُآه و واویلا ابن عم مصطفی ، آه وو

» لوگوی لینک دوستان






























» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب