?
الهی سوخت از این زهر کاری جسم وجان من شرر بگرفت از این شعله مغز استخوان من چنان خشکیده اعضایم که سد آه گردیده نکردد در دهان دیگربه آسانی زبان من بیا فرزند دلبندم گنار بسترم بنشین که دیگر برنمی خیزم زجا ای نوجوان من ندای ناله مظلومی دل بس فزون باشد نمیآید برون بی ناله حرفی از دهان من کنون بر سوی جنت رهسپارم از کنار تو که باشد مادرم زهرا در آنجا میزبان من پی ترویج دین کردم قیام وکشته گردیدم ولیکن تا ابد برجا بود نام ونشان من چو شمعی سوختم خاموش گشتم از شرار دل برون از پیکر مسموم شد تاب وتوان من اه زیر باز ذلت تن ندادم هیچ در عالم بود الگوی تهضت این روش بر دوستان من پس از مردن بده غسل ونماز وکفن ودفنم کن کنار قبر زین العابدین باشد مکان من برایم کن عزاداری بپا فرزند دلبندم که فیض حق شود جاری برای دوستان من بیاد جد مظلومم حسین در این دم مردن بریزد ازمژه برچهره اشک از دیدگان من بنال ای (کربلایی)روز وشب از این غم عظما که قبرم بی روق است وعدو شد سایبان من به نقل از شکوفه های غم ، جلد 1 - ص 280- اثر طبع مرحوم ناد علی کربلایی ( والد سه شهیددرجنگ تحمیلی)-------
?